پاکستان چهارمین تولید کننده بزرگ و سومین مصرف کننده ترمه اصل در جهان است.
صنعت نساجی به دلیل عرضه پنبه فراوان و بومی آن، در اقتصاد پاکستان مرکزی است و هم منبع اشتغال و هم منبع صادرات است.
صنعتی شدن پاکستان در دهه 1950 با مرکز صنعت نساجی آغاز شد.
صنعت نساجی و پوشاک موتور محرکه اصلی اقتصاد در 50 سال گذشته از نظر درآمد ارزی و ایجاد اشتغال بوده است.
صنعت نساجی و پوشاک همچنان موتور مهمی برای رشد آتی اقتصاد خواهد بود. هیچ صنعت یا بخش خدمات جایگزینی وجود ندارد.
پتانسیل سودآوری اقتصاد با درآمدهای ارزی و ایجاد مشاغل جدید را داشته باشد.
به خصوص اگر هم افزایی بین زیربخشهای مختلف ایجاد شود و تلاشهایی برای رشد تهاجمی بخش پوشاک آماده انجام شود.
صنعت نساجی پاکستان در چهار دهه گذشته قدرت خود را در بازار جهانی ثابت کرده است.
این کشور قدرت خود را حتی در دوران پس از سهمیه بندی نه تنها با حفظ موقعیت خود بلکه با نشان داد.
صنعت نساجی سهم بزرگی در صادرات پاکستان دارد و بنابراین منبع اصلی درآمد ارز خارجی است.
پاکستان از نظر مواد خام خودکفایی بالایی دارد و چهارمین کشور بزرگ تولید کننده پنبه در جهان است.
نیروی کار ارزان همیشه ستون فقرات اقتصاد پاکستان بوده است. عرضه ارزان و فراوان نیروی کار در بخش صنعتی و کشاورزی.
حدود 39 درصد از نیروی کار در صنعت نساجی کار می کنند. این هزینه کم نیروی کار منجر به هزینه پایین تولید می شود.
با توجه به تنوع فرهنگی و میراث غنی، طراحان با طرحهای متفاوت و جذاب جدیدی میآیند که در سراسر جهان مورد استقبال قرار میگیرد.
فرهنگ ما متشکل از ارزش های پنجابی، بلوچی، سندی و پشتو است.
کشورهای توسعه یافته از بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک برای افزایش کیفیت و کمیت تولید پنبه خود استفاده می کنند.
آنها قادر به رشد پنبه رنگی، پنبه ارگانیک و چندین گونه مختلف پنبه برای افزودن ارزش به زنجیره نساجی هستند.
در پاکستان، تحقیقاتی در مقیاس کوچک توسط شرکت های خصوصی برای اختراع الیاف پنبه ای اصلاح شده انجام شده است.
از آنجایی که بخش نساجی به شدت به تولید پنبه وابسته است، کشت کم پنبه صنعت نساجی را بدتر خواهد کرد.
این وابستگی به اقتصاد تک محصولی، تنوع صادرات از پاکستان را محدود می کند.
با وجود عرضه فراوان نیروی کار، بهره وری نیروی کار بسیار پایین است.